a.c line (اسم)
معنی : موادی که سنگ ها تهیه می شود کاربرد آن خط a.c ؛ خطی کـه به یک منبع برق متناوب وصل هست و یـا آن کـه دو شبکه دارای جریـان متناوب را بـه هم وصل مـی کند.
Acid Rain (اسم)
معنی : باران اسیدی
Aero Generator (اسم)
معنی : ژنراتور بادی (مولد بادی)
Aero Generator (اسم)
معنی : تأسیساتی هست که درون آن محور پروانـه یـا روتور Rotor یک توربین بادی بـه یک مولد(ژانراتور)برق بسته شده هست . موادی که سنگ ها تهیه می شود کاربرد آن مولدهای بادی درون جاهایی کـه به انرژی کم و مـیانـه نیـاز باشد، موادی که سنگ ها تهیه می شود کاربرد آن بـه ویژه درون جاهای دور افتاده، مـی توانند کاربرد داشته باشند
Aerosols (اسم)
معنی : آئروسل(هوا ویز هها)
Air Pollution Resources (اسم)
معنی : منابع آلودگی هوا
Allowable Current (Tropical Amperes) (اسم)
معنی : جریـان مجاز
Allowable Current (Tropical Amperes) (اسم)
معنی : حداکثر شدت جریـانی کـه هادی درون آن زمان بـه حد حرارتی مـی رسد. موادی که سنگ ها تهیه می شود کاربرد آن حداکثر جریـانی کـه بدون صدمـه زدن بـه هادی بـه طور دائمـی مـی تواند از هادی عبور نماید
American Society for Testing and Methods (اسم)
معنی : ای- اس- تی- ام
Anaerobic Fermentation (اسم)
معنی : تخمـیر غیرهوازی
Anglo-Persian Oil Co (اسم)
معنی : شرکت نفت انگلیس و ایران
Anglo-Persian Oil Co (اسم)
معنی : این شرکت درون 14 آوریل 1909 تأسیس و سهام دارسی ر ا خریداری کرد و شخص دارسی نیز عضو هیأت مدیره آن شد . نام این شرکت بعدها از نام Anglo-Persian Oil Co بـه Anglo- Iranian Oil Co تغییر یـافت
Anthracite (اسم)
معنی : آنتراسیت
Asphalt & Bitumen (اسم)
معنی : آسفالت و قیر
Asphaltene (اسم)
معنی : آسفالتین
Asphaltene (اسم)
معنی : ماده ای هست سخت مانند زغال سنگ کـه در ته ماندة نفت کوره حاصل از تقطیر نفت خام باقی مـی ماند. درون آسفالتینـها مواد و فلزاتی کـه مطلوب نیستند، مانند گوگرد، نیتروژن، نیکل و وانادیوم(Vanadium )یکی از عناصر شیمـیایی، با نشانـه V و دارای عدد اتمـی 23 بـه مقدار زیـاد یـافت مـی شود.
Associated Gas (اسم)
معنی : گاز همراه
Average customers consumption (اسم)
مترادف : متوسط مصرف مشترکان
Average customers consumption (اسم)
معنی : نسبت کل انرژی تولیدی + ( تبادل انرژی با خارج ) بـه تعداد مشترکان بـه کیلو وات ساعت.
Aviation Gasoline (اسم)
معنی : بنزین هواپیما(بنزین سفید)
Aviation Gasoline (اسم)
معنی : بنزین هواپیما (بنزین سفید ) بنزینی هست که بـه طور اختصاصی به منظور موتورهای هواپیما تهیـه مـی شود . این بنزین دارای اکتان مناسب به منظور این نوع موتورها بوده (تغییرات عدد اکتان80 – 145) و نقطه انجماد یخبستگی آن60- درجه سلسیوس مـی باشد
Benzene (اسم)
معنی : بنزن
Benzene - Toluene - Xylene (BTX) (اسم)
معنی : بی تی اکس(BTX)
Benzene - Toluene - Xylene (BTX) (اسم)
معنی : بی تی اکس، مخفف سه کلمـه بنزن (Benzene) ، تولوئن(Toluene) و زایلن ها(X ylenes) هست ، کـه مخلوط آروماتیکهای مـهم را تشکیل مـی دهند. قبلاً مخلوط این آروماتیک ها از زغال سنگ استخراج مـی شد و امروزه بخش عمده این محصولات از نفت بـه دست مـی آید . بنزن ، تولوئن و زایلنـها همگی درون آب نامحلول درون الکل کمـی محلول و در اتر بـه خوبی حل مـی شوند. درون صنایع پتروشیمـی به منظور تهیـه بنزن، تولوئن و زایلن ها، مـی توان از محصولات فرعی چون نفتا بـه منظور تولید بنزن یـا تولید اتیلن، و یـا از مواد حاصل از تقطیر مواد سنگین پالایشگاه ها استفاده کرد . بـه طور کلی BTX مصارف زیـادی درون صنایع پتروشیمـی دارد.
Biogas (اسم)
معنی : بیوگاز
Biomass (اسم)
معنی : زیست توده
Bituminous Coal (اسم)
معنی : زغال سنگ قیری
Brent (اسم)
معنی : برنت
British Petroleum (اسم)
معنی : شرکت نفت بریتانیـا
British Petroleum (اسم)
معنی : پس از ملی شدن نفت درون 29 اسفند 1329 یـا 1950 مـیلادی، شرکت نفت انگلیس و ایران درون سال 1954 بـه شرکت نفت بریتانیـا(British Petroleum) تغییر نام یـافت کـه علامت اختصاری آن BP است
British Thermal Unit (BTU) (اسم)
معنی : بی تی یو
Brown Coal (Lignite (اسم)
معنی : زغال قهوه ای (لیگنیت)
Brown Coal (Lignite (اسم)
معنی : ذخیره ته نشستی از سنگواره های کربنی، جامد، سیـاه مایل بـه قهوه ای و آتشگیر هست . که تا رسیدن بـه فراسنج های مورد اعتماد درون شناسایی زغال های سخت و قهوه ای و تأیید آن، حتما زغال های هر کشور را بـه عنوان زغال قهوه ای درون نظر گرفت و بر اساس ویژگی های دیگری بدون درون نظر گرفتن ارزش گرمایشی ، آن را با نام زغال قهو های رده بندی کرد
Cable length (اسم)
مترادف : طول کابل خط
Cable length (اسم)
معنی : طول تعداد رشته کابل بـه کار گرفته شده درون طول مسیر.
Cannel Coal (اسم)
معنی : زغال سنگ کانل(کانکوال)
Capillary Pressure (اسم)
معنی : فشار موئینگی
Capillary Pressure (اسم)
معنی : منافذ و شکافهای بسیـار ریز موجود درون سنگ مخزن همانند لوله های موئینـه عمل مـی کنند بـه نحوی کـه باعث نگهداری نفت درون آنـها مـی شوند. بـه موازات استخراج نفت و کاهش فشار مخزن و افزایش فشار موئینگی، حرکت نفت درون منافذ و تخلخل ها مرتبا مشکل تر مـی شود، لذا درصد قابل ملاحظه ای از نفت، درون منافذ سنگ مخزن محبوس خواهد شد.
Carbon Dioxide Emission Trading Programme (اسم)
معنی : برنامـه تجارت نشر دی اکسید کربن
Carbon Monoxide (CO) (اسم)
معنی : مونوکسید کربن
Carbon Monoxide (CO) (اسم)
معنی : مونوکسید کربن درون اثر احتراق ناقص ذغال سنگ، نفت و سایر سوخت ها تولید مـی شود. عمده ترین منابع نشر CO درون مناطق شـهری اتومبیل ها هستند کـه مقدار نشر این ترکیب بـه وسیله آن ها بـه چگونگی تردد بستگی دارد
Carbonization (اسم)
معنی : کربونیزه
Catalyst (اسم)
معنی : کاتالیستها
Catalyst (اسم)
معنی : به هر آنچه کـه موجب تسهیل درون واکنش های شیمایی است، کاتالیست گفته مـی شود. هر گاه کاتالیست و واکنش دهنده ها(مواد شرکت کننده درون واکنش) هم فاز باشند، مانند گاز با گاز یـا مایع با مایع، سیستم کاتالیستی هموژن است؛ اما اگر کاتالیست و واکنش دهنده ها هم فاز نباشند، مانند گاز با جامد یـا مایع با جامد، اصطلاحاً مـی گویند سیستم کاتالیستی هتروژن هست . معمولاً از زئولیت ها(Zeolites ) درون فرایند شکستن ملکولی بـه عنوان کاتالیست استفاده مـی کنند. زئولیت ها موادی هستند کـه اغلب از آلومـینوسیلیکات ها (اکسید آلومـینیوم و اکسید سیلیس) تشکیل شده اند
Centeral Receiver (اسم)
معنی : دریـافت کننده مرکزی
Circuit length (اسم)
مترادف : طول مدار
Clean Energy Technology (اسم)
معنی : فن آوری های انرژی پاک
Coal (اسم)
معنی : زغال سنگ
Coal Coke (اسم)
معنی : کک زغال سنگ
Coincidental Peak Load (اسم)
معنی : حداکثر بار همزمان
Coke (اسم)
معنی : کک
Combine cycle power plant (اسم)
مترادف : نیروگاه چرخه ترکیبی
Compressed Natural Gas (CNG) (اسم)
معنی : گاز طبیعی فشرده
Concentrating Solar Collector (اسم)
معنی : جمع کننده خورشیدی متمرکز ساز
Condensate (اسم)
معنی : کندانسه، نفت تقطیر شده، نفت مـیعانی
Condense (اسم)
معنی : فرآیند تراکم درون پالایش( فشرده سازی)
Condense (اسم)
معنی : فرآیند پالایش بر این اصل استوار هست که وقتی نفت خام را درون ظر فهای بزرگ حرارت مـی دهند آن دسته از ترکیب های نفت کـه اصطلاحاً " سبک تر" اند زودتر بخار مـی شود و سپس ترکیب های سنگین تر بـه مرحله تبخیر مـی رسد. هر گاه این بخارات را سرما داده و متراکم (Condense) کنیم معجریـان بالا اتفاق مـی افتد، یعنی ابتدا بـه فرآورده های سبپس بـه فرآورده های سنگین مـی رسیم.
Condensing Liquids (اسم)
معنی : مایعات متراکم
Conductor type (اسم)
مترادف : نام هادی
Continental Shelf (اسم)
معنی : مناطق دریـایی
Continental Shelf (اسم)
معنی : "مناطق دریـایی" را اصطلاحا "فلات قاره"نیز مـی گویند."فلات قاره" ترجمـه Continental Shelf یـا Continental Plateau (فرانسه) هست که ظاهر این کلمات مطلقا مفهوم "مناطق دریـایی" را نمـی رساند. درون اصطلاح حقوقی، منظور از فلات قاره زمـین هموار و مرتفع کف دریـا درون مجاورت ساحل هست که معمولاً که تا عمق200متری گسترش دارد . چون عمق خلیج فارس عموماً بیش از 200 متر نیست، تمام آن را اصطلاحاً "فلات قاره "مـی نامندبجای فلات قاره ژرفاشیب را هم درون مواردی بـه کار برد ه اند. امروزه واژه "مناطق دریـایی "بیشتر رایج است
Controlled Area (اسم)
معنی : منطقه تحت کنتر ل(مـهار)
Cracking (اسم)
معنی : کراکینگ
Crude Oil (اسم)
معنی : نفت خام
Crude Oil Spot Markets (اسم)
معنی : بازارهای اسپات نفت خام
Customers (اسم)
معنی : مشترکین
Customers (اسم)
معنی : جمع کل قراردادهای منعقد با شرکت های برق منطقه ای یـا سازمان توانیر کـه اجازه دارند از خدمات دائمـی برق استفاده نمایند
Cylinder Oil (اسم)
معنی : روغن های سیلندر
Cylinder Oil (اسم)
معنی : روغن های سیلندر درون ماشین های بخار و صنایع سنگین بـه مصرف مـی رسد
D´Arcy Concession (اسم)
معنی : امتیـازنامـه دارسی
Debie (اسم)
معنی : دبی
Decontamination Degree (اسم)
معنی : درجه آلودگی زدایی (نسبی)
Decontamination Degree (اسم)
معنی : نسبت درصد اختلاف بین غلظت کل هسته های رادیواکتیو قبل و بعد از آلودگی زدایی بـه غلظت کل هسته های رادیواکتیو قبل از آلودگی زدایی اطلاق مـی شود
Decontamination Factor (اسم)
معنی : ضریب آلودگی زدایی
Decontamination Factor (اسم)
معنی : نسبت تمرکز هسته ای پرتوزا درون یک محیط یـا بر روی یک سطح پیش از پالایش و تمـیزکاری آن بـه تمرکز هسته های بعد از پالایش و تمـیزکاری اطلاق مـی شود. این اصطلاح مـی تواند بـه یک هسته پرتوزا، یـا بـه کل پرتوزایی اشاره داشته باشد
Demand (اسم)
معنی : نیـاز مصرف
Demand (اسم)
معنی : مجموع بار مورد نیـاز شبکه، از جمع بار تولید شده توسط نیروگاه ها و همچنین بار دریـافتی از کشورهای همجوار بدون افت ولتاژ، افت و خاموشی را نیـاز مصرف مـی گویند.
Dense (اسم)
معنی : سنگهای مخازن(فشرده)
Dense (اسم)
معنی : سنگ مخزنی را کـه دارای نفوذپذیری (Permeabilit )کمتر از 1/0 دارسی باشد، اصطلاحاً فشرده مـینامند
Depletion Drive (Dissolved Gas Drive, (اسم)
معنی : نیروی رانش گازهای محلول (تخلیـه درون اثر نیروی گاز محلول)
Depletion Drive (Dissolved Gas Drive, (اسم)
معنی : رانش موجود درون یک مخزن ناشی از انبساط تدریجی گاز خارج شده از نفت خام اشباع مـی باشد. با کاهش فشار درون مخزن درون طی برداشت نفت خام از چاه، گاز خا رج شده از نفت خام درون فضای مخزن، انبساط یـافته و باعث بالا رفتن نفت بـه سطح زمـین مـی گردد.
Differential (اسم)
معنی : دیفرانسیل
Diffuse Radiation (اسم)
معنی : تابش پراکنده
Diffuse Radiation (اسم)
معنی : تابش پراکنده آن بخش از تابش خورشیدی هست که از همـه راستاهای دیگر(به جز راستای مستقیم از قرص خورشید (پس از پخش و پراکنش درون جو(در اثر وجود مولکول های گرد و غبار شناور درون هوا ، ابرها( و یـا احتمالاًَ از سطح زمـین)در اثر وجود زمـین، دریـا، درختان و ساختما نـها) بازتابيده مـی شود
Dimethyl Ether (DME) (اسم)
معنی : دی متیل اتر
Dimethyl Ether (DME) (اسم)
معنی : دی متیل اتر با فرمول CH3OCH3 فراورده ای هست با خصوصیـاتی بسیـار نزدیک بـه گازوئیل کـه مـی توان آن را از گاز طبیعی بـه دست آورد. فن آوری تهیـه DME از گاز طبیعی هنوز درون مراحل تکوین هست و بـه مرحله تولید تجاری نرسیده هست . احتمالاً درون سالهای آتی کـه قیمت فرآورده ها رشد قابل ملاحظه ای داشته باشد، تولید DME از نظر اقتصادی باصرفه خواهد بود . البته اگر قیمت گاز طبیعی را بسیـار نازل فرض کنیم ممکن هست تولید DME درون آیندة نزدیک اقتصادی باشد . با توجه بـه ارزش حرارتی بسیـار بالای DME درون مقابل گازوئیل های معمولی، کاربرد DME درون موتورهای دیزلیِ قدیمـی ممکن هست با مسائلی رو بـه رو شود.
Direct Radiation (اسم)
معنی : تابش مستقیم
Direct Radiation (اسم)
معنی : تابش مستقیم آن بخش از پرتو خورشیدی هست آفتاب کـه به طور مستقیم از قرص خورشید سرچشمـه گرفته و به جز اثرات شکست نور درون لایـه های پایین جو زمـین هیچ گونـه تغییری درون راستای آن پدید نیـامده است
Disel Power Plant (اسم)
معنی : نیروگاه دیزلی
Disel Power Plant (اسم)
معنی : نیروگاهی هست که درون آن از سوخت گاز یـا مایع درون سیلندرهای دستگاه استفاده کرده و انرژی مکانیکی حاصل توسط ژانراتور کوپله شده با آن بـه انرژی الکتریکی تبدیل مـی شود
Dispatching Code (For Transmission Lines) (اسم)
معنی : کد دیسپاچینگ خط
Dispatching Code (For Transmission Lines) (اسم)
معنی : شماره شناسایی خط براساس دستورالعمل های دیسپاچینگ مـی باشد. درون شماره گذاری خطوط انتقال از دو حرف و سه رقم استفاده مـی شود کـه حرف اول و دوم بـه ترتیب علامت شناسایی ابتدا و انتهای خط و اولین رقم بعد از حروف شناسایی، نشان دهنده سطح ولتاژ و دو رقم بعدی نشانگر نوع تجهیزات مـی باشند
Distribution Network (اسم)
معنی : شبکة توزیع
Distribution Network (اسم)
معنی : مجموعه ای از خطوط توزیع هست که به منظور توزیع انرژی برق درون یک منطقه یـا یک محله بـه کار گرفته مـی شود.
Dosimetry (اسم)
معنی : مقدار سنجی( اندازه گیری مقدار پرتو)
Downstream Operations (اسم)
معنی : فعالیتهای پایین دستی
Downstream Operations (اسم)
معنی : فعالیتهای پایین دستی از آغاز پالایش نفت خام شروع مـی شود و مراحل مختلف پالایش، حمل فراورده ها، توزیع، بازاریـابی و فروش آن را درون بر مـی گیرد.
Dried Brown Coal (Dried Lignite) (اسم)
معنی : زغال قهو های خشک (لیگنیت خشک شده)
Dried Brown Coal (Dried Lignite) (اسم)
معنی : زغال سنگ قهوه ای یـا لیگنیت هست که رطوبت موجود درون آن از راه خشک سازی کاهش یـافته هست . زغال سنگ قهوه ای یـا لیگنیت خشک شده مـی تواند ترکیبی از فرآورده یک دستگاه خشک کن و گرد و غبار حاصل از آن باشد
Drilling (اسم)
معنی : حفاری
Drive Mechanism (اسم)
معنی : ساز و کار رانش
Drive Mechanism (اسم)
معنی : در این ساز و کار، گاز موجود درون مخزن باعث جابه جایی نفتِ درون منافذِ سنگ مخزن مـی شود
Dry Natural Gas (اسم)
معنی : گاز طبیعی خشک
Dry Natural Gas (اسم)
معنی : گاز طبیعی پالایش شده یـا گاز خشک گازی هست که رطوبت آن درون فرآیند نم زدایی کاهش یـافته هست . این گاز از طریق لوله قابل حمل و نقل است. درون حرارتهای پائین تبدیل بـه مایع مـی شود کـه اصطلاحاً بـه آن گاز طبیعی مایع شده (Liquefied Natural Gas - LNG) مـی گویند. LNG درون ظروف تحت فشار و توسط کشتی های مخصوص حمل و نقل مـی شود
Electrical Station (اسم)
معنی : پست یـا ایستگاه برق
Electrical Station (اسم)
معنی : محلی هست که با مجموعه ای از تأسیسات و تجهیزات برقی شامل ترانسفورماتورها، کلیدها، یونرها (Sexioner) ، وسایل اندازه گیری، خطوط ورود و خروج، راکتور(Reactor) و کاپاسیتور (Capacitor) و بی های(Bays) مختلف به منظور انتقال و توزیع برق از آن استفاده مـی شود
Energy Balance (اسم)
معنی : ترازنامـه انرژی
Energy Commodities (اسم)
معنی : کالاهای انرژی
Energy Commodities (اسم)
معنی : "کالاهای انرژی" دسته بندی جدیدی هست و نقش بسیـار قابل ملاحظه ای درون معاملات بورسها ایفا مـی کند. نفت خام، برخی فرآورده های نفتی، گاز طبیعی و برق زیر مجموعه کالاهای انرژی هست که درون بورسها معامله مـی شود.
Energy Efficiency (اسم)
معنی : کارایی انرژی
Energy Efficiency (اسم)
معنی : کارایی انرژی مفهومـی هست فنی کـه در ارتباط با دستگاههای تولید کننده یـا مصرف کننده انرژی مطرح شده و عبارت هست از نسبت تبدیل نـهاده انرژی درون فن آوریـهای تولید انرژی یـا وسایل مصرف کننده نـهایی انرژی.
Energy Intensity (اسم)
معنی : شدت انرژی
Energy Intensity (اسم)
معنی : شدت انرژی عبارت هست از انرژی مورد نیـاز به منظور تولید مقدار معینی از کالاها و خدمات. شدت انرژی برحسب عرضه انرژی اولیـه و یـا مصرف نـهایی انرژی محاسبه مـی شود. این شاخص معمولاً درون سطح کلان مورد استفاده قرار گرفته و درجه بهینگی استفاده از انرژی درون یک کشور را نشان مـی دهد.
Energy Own Use (اسم)
معنی : مصارف بخش انرژی
Energy Own Use (اسم)
معنی : مصارف بخش انرژی یـا انرژی خود مصرفی عبارت هست از انرژیـهای اولیـه و ثانوی های کـه در فرآیند تبدیل انرژی بـه شکل گرمایش، پمپاژ و روشنایی استفاده مـی شود. انرژی خود مصرفی درون همـه بخشـهای مختلف تبدیل، تولید و عرضه انرژی از جمله استخراج معادن زغالسنگ، نیروگاههای تولید برق و استخراج نفت و گاز وجود دارد.
Energy Productivity (اسم)
معنی : بهر ه وری انرژی
Energy Productivity (اسم)
معنی : اگر انرژی را بـه عنوان یکی از عوامل تولید درون نظر بگیریم آنگاه بهر ه وری انرژی را مـیتوان بـه صورت زیر تعریف کرد: ارزشـهای اقتصادی کـه به ازاء استفاده از یک واحد انرژی بدست مـی آید
Energy Saving (اسم)
معنی : صرفه جویی انرژی
Energy Saving (اسم)
معنی : صرفه جویی انرژی بـه مجموعة اقداماتی گفته مـی شود کـه عرضه کنندگان و مصر ف کنندگان انرژی به منظور کاهش مصارف غیرضروری انرژی انجام مـی دهند. اصطلاح Energy Conservationنیز بـه همان مفهوم است
Energy Services (اسم)
معنی : خدمات انرژی
Energy Transformation (اسم)
معنی : تبدیل انرژی
Enhanced Water Injection (اسم)
معنی : تزریق آب توان یـافته
Enhanced Water Injection (اسم)
معنی : تزریق آب توان یـافته بـه معنی تزریق آب بـه همراه مواد شیمـیایی مانند بی کربنات سدیم و پلیمرهای محلول درون آب و تزریق گاز ازت، تزریق گاز کربنیک است.
Enriched Gas (اسم)
معنی : گاز غنی
Enriched Gas (اسم)
معنی : گاز خروجی از مـیادین نفتی و یـا کلاهکهای گازی و یـا مـیادین مستقل گازی را اصطلاحاً " گاز غنی" مـی گویند. گاز غنی بعد از پالایش به" گاز سبک" تبدیل مـی شود
Enriched Uranium (اسم)
معنی : اورانیوم غنی شده
Enriched Uranium (اسم)
معنی : اورانیومـی هست که درون آن درصد ایزوتوپ شکافت پذیر، اورانیوم235 بـه بیش از مـیزان موجود آن درون اورانیوم طبیعی افزایش یـافته است
Enrichment (اسم)
معنی : غنی سازی
Enrichment Process (اسم)
معنی : فرایند غنی سازی
Enrichment Process (اسم)
معنی : هر فر آیندی را گویند کـه در طی آن مـیزان ایزوتوپ های معین موجود درون یک عنصر افزایش یـابد . موارد زیر فرآیندهای شناخته شده ای هستند کـه در غنی سازی اورانیوم کاربرد دارند : انتشار و رانش گاز ، فرار از مرکز گاز، جداسازی با افشانک ها، لیزر و مبادله های شیمـیایی
Ethane (C2H6) (اسم)
معنی : اتان
Ethane (C2H6) (اسم)
معنی : اتان، یکی از هیدروکربن های خانواده آلکان یـا پارافین هست که دارای فرمول C2H6 مـی باشد. اتان درشرایط عادی یک هیدروکربن گازی شکل، بی رنگ و بی بو است
Ethanol (Ethyl Alcohol) (اسم)
معنی : الکل اتیلیک (اتانول)
Ethanol Fermentation (اسم)
معنی : تخمـیر اتانول
Expected Reserves (اسم)
معنی : ذخایر مورد انتظار
Expected Reserves (اسم)
معنی : مجموع ذخایر اثبات شده و محتمل را اصطلاحاً ذخایر مو رد انتظار(Expected Reserves )مـی گویند
Fast Pyrolysis (اسم)
معنی : پیرولیز سریع
Final Energy (اسم)
معنی : انرژی نـهایی
Fission Energy (اسم)
معنی : انرژی شکافت
Fission Energy (اسم)
معنی : انرژی رها شده بعد از شکافت یک اتم را گویند.
Fission Products (اسم)
معنی : فرآورده های شکافت هسته
Fission Products (اسم)
معنی : هسته های ویژه ای هستند کـه در پی شکافت هسته و یـا درون پی زوالی کـه در اثر پرتوزایی(رادیواکتیوته)هسته های ویژه روی مـی دهد، پدیدار مـی شوند
Flash Point (اسم)
معنی : نقطة اشتعال
Flash Point (اسم)
معنی : این معیـار نشان مـی دهد کـه فرآورده ها درون چه حرارتی بـه آسانی شعله ور مـی شوند. روال محاسبه بدین صورت هست که فرآورده را گرم کرده سپس شعله ای بـه آن نزدیک مـی کنند . کمترین درجه حرارتی کـه موجب اشتعال مـی شود نقطه اشتعال نام دارد . از این معیـار به منظور ضریب اطمـینان حمل و نقل فرآورده ها یـا ذخیر ه سازی آنـها استفاده مـی کنند
Flat Plate Collector (اسم)
معنی : جمع کننده با صفحه هموار(جمع کننده مسطح)
Flat-Plate Collectors (اسم)
معنی : گردآورنده های تخت
Flat-Plate Collectors (اسم)
معنی : از این نوع گردآورنده خورشیدی بیش از هر نوع گردآورنده خورشیدی دیگر استفاده مـی شود. عنصر اصلی آنـها یک ورق هست که بوسیله تابش کلی خورشید حرارت مـی گیرد و حرارت خود را بـه یک سیـال جذب کننده حرارت کـه در حال جریـان هست منتقل مـی کند. این سیـال معمولا آب و هواست . رنگ این ورق همـیشـه تیره هست و ممکن هست دارای پوشش خاصی باشد کـه ضریب جذب انرژی خورشیدی را بـه حداکثر برساند . از ورق های لاستیک، پلاستیکی و فلزی به منظور خروجی هایی با دمای فزاینده استفاده مـی شود. ممکن هست که ورق تنـها جز تشکیل دهنده گردآورنده باشد اما به منظور رسیدن بـه دمای بالا معمولاً ورق را درون داخل یک جعبه عایق شده کـه روکش شفاف آن دارای کارایی بالایی هست قرار مـی دهند که تا از اثر گلخانـه ای استفاده شود . تابش مرئی خورشید، از طریق این پوشش نیمـه شفاف وارد مـی شود ولی جزیی از تابش طول موج بلندتر مادون قرمز کـه به وسیله ورق حرارت دیدة داخل جعبه ساطع مـی شود درون درون جعبه بـه دام مـی افتد و نمـی تواند خارج شود
Fluid in Place (اسم)
معنی : سیـالاتِ موجود درون مخازن
Fluid in Place (اسم)
معنی : سیـالاتِ موجود درون مخازن شامل گاز، نفت و آب هست که درون منافذ کوچکِ درون سنگها قرار دارند . این منافذ کوچک بـه صورت سورا خها و تخلخلهای ریز(Pores)یـا شکا فها و ترک ها (Fractures) هستند . اندازه ا ین منافذِ ریز به منظور سنگهایی کـه نفوذپذیری (Permeability) بالایی دارند تقریبا 10 مـیکرون یعنی یک- هزارم سانتیمتر هست . درون عموم مخازنِ سنگ آهکی کشور ایران این رقم تقریباً بـه یک مـیکرون کاهش مـی یـابد . درون مخازن شکاف دار، ممکن هست منافذ بزرگ تری نیز وجود داشته باشد کـه اصطلاحاً بـه آن Caves و Vugsمـی گویند. . نفتِ درجا (Oil in place)در همـین منافذِ ریز جای گرفته است.
Formation (اسم)
معنی : سازند
Formed Coke (اسم)
معنی : کک قالبی (کک شکل گرفته)
Formed Coke (اسم)
معنی : کک درست شده از زغال خشتی یـا زغال گندله ای هست که درمتالورژی کاربرد دارد.
Fractional Distillation (Topping) (اسم)
معنی : فرآیند تقطیر
Fractional Distillation (Topping) (اسم)
معنی : نتایج تقطیر یـا محصولات حاصل از تقطیر (Distillates) ، فرآورده های بـه دست آمده از نفت خام درون پالایشگاه ها را مـی گویند کـه شامل پارافین، نفت سفید، سوخت جت، گازوئیل یـا نفت گا ز و نفت گرمایشی است
Fracture (اسم)
معنی : شکستگی، شکاف، ترک، درز
Fracture (اسم)
معنی : بریدگی، شکاف یـا هر گونـه انقطاعی کـه در سازند وجود داشته باشد.
Freezing Point (اسم)
معنی : نقطه انجماد
Frequency Falling (اسم)
معنی : افت
Frequency Falling (اسم)
معنی : هر گونـه تقاضای بار بالاتر از ظرفیت یـا قابلیت تولیدی منطقه یـا سیستم، موجب کاهش از محدودة مجاز آن مـی گردد
Fuel Oil (FO) (اسم)
معنی : نفت کوره
Fuel Oil No.1 (اسم)
معنی : سوخت نفتی شماره 1
Fuel Oil No.2 (اسم)
معنی : سوخت نفتی شماره 2
Fuel Oil No.2 (اسم)
معنی : سوخت نفتی شماره 4
Fuel Oil No.4 (اسم)
معنی : این سوخت نوعی نفت کوره سبک هست که کاربرد آن بیش تر درون مشعل هایی هست که معمولاً درون مجتمع های صنعتی از آن استفاده مـی شود و نیـازی بـه گر م اولیـه ندارد. درجه گرانروی سینماتیک آن بین8/5 که تا 4/26 سانتی استوک درون 100 درجه فارنـهایت است.
Fuel Oil No.5 (اسم)
معنی : سوخت نفتی شماره 5
Fuel Oil No.5 (اسم)
معنی : این سوخت نوعی نفت کوره متوسط هست که کاربرد آن بیشتر درون نیروی دریـایی و نیروگاههای تولید برق هست .
Fuel Oil No.6 (اسم)
معنی : سوخت نفتی شماره 6
Fuel Oil No.6 (اسم)
معنی : این سوخت همان نفت کوره سنگین هست و مشخصات سوخت کشتی(Bunker Fuel) را دارد کـه از آن علاوه بر نفکتش ها، درون واحدهای تولید برق نیز استفاده مـی شود.
Fuel Reprocessing (اسم)
معنی : بازپردازش سوخت
Gas Power Plant (اسم)
معنی : نیروگاه گازی
Gas to Liquid (GTL) (اسم)
معنی : تبدیل گاز بـه فرآورده
Gasoil (اسم)
معنی : گازوئیل یـا نفت گاز
Gasoline, Benzin=Benzine (اسم)
معنی : بنزین
Generation capacity during peak time (اسم)
مترادف : ظرفیت قابل تولید همزمان با پیک بار شبکه
Geopressured Resources (اسم)
معنی : منابع لایـه های تحت فشار
Geothermal Energy (اسم)
معنی : انرژی زمـین گرمایی
Giant Oil Fields (اسم)
معنی : مـیدانـهای عظیم نفتی
Giant Oil Fields (اسم)
معنی : مـیدانـهایی هست که ذخایر نـهایی آنـها بیش از 500 مـیلیون بشکه باشد.
Global Radiation (اسم)
معنی : تابش کلی
Gravity Drainage (اسم)
معنی : رانش وزنی
Greenhouse Gases (اسم)
معنی : گازهای گلخانـه ای
Groos power generation (اسم)
مترادف : تولید ناویژه نیروگاه
Hard Coa (اسم)
معنی : زغال سخت
Heat Rate (اسم)
معنی : راندمان با استفاده از نرخ گرمایشی
Heat Rate (اسم)
معنی : از نسبت معادل حرارتی هر کیلووات ساعت کـه 860 کیلوکالری مـی باشد بـه نرخ گرمایشی ویژه
Heating Oil (اسم)
معنی : نفت گرمایشی
Heavy Fuel Oil (اسم)
معنی : سوخت های سنگین
Heavy Fuel Oil (اسم)
معنی : سوخت های سنگین بـه عنوان سوخت تأسیسات حرارتی پرقدرت و سوخت دیزل های بزرگ بـه کار مـیرود
High Temperature Coal (اسم)
معنی : کک سازی با دمای زیـاد( کک داغ)
Hot Dry Rock (اسم)
معنی : تخته سنگهای خشک و داغ
Hydro Power Plant (اسم)
معنی : 3نیروگاه برق آبی
Hydrocarbon (Hydrocarbure) (اسم)
معنی : هیدروکربن)هیدروکربور(
Hydrogen Generation (اسم)
معنی : تولید هیدروژن
Hydrogen Sulphide (H2S) (اسم)
معنی : هیدروژن سولفید یـا هیدروژن سولفوره
Hydrothermal Resources (اسم)
معنی : منابع هیدروترمال
Hypothetical Reserves (اسم)
معنی : ذخایر فرضی
Insolation (اسم)
معنی : تابش مستقیم، پراکنده و منعکسه
Interconnected System (National Grid) (اسم)
معنی : شبکة بـه هم پیوسته
Interconnected System (National Grid) (اسم)
معنی : شبکة ملی یـا فراملی را یک شبکة بـه هم پیوسته مـی گویند کـه مـی تواند سیستم های شبکه ای مختلفی را درون سرتاسر کشور بـه هم ارتباط دهد . شبکة بـه هم پیوسته مـی تواند انرژی برق را بـه نحو اقتصادی توزیع نماید . این شبکه مـی تواند درون بعضی نقاط بـه سیستم برق کشورهای همسایـه هم متصل گردد
International Energy Agency (اسم)
معنی : آژانس بین المللی انرژی
Isotopes (اسم)
معنی : اتم هایی با عدد اتمـی یکسان ولی با جرم های مختلف هستند(جرم هر اتم متناسب با شمار پروتون ها و شمار نوترون ها درون هسته اتم است).
Jet Fuels (Avation Turbine Fuel- AFT) (اسم)
معنی : سوخت های جت
Kerosene (اسم)
معنی : نفت سفید
Layer (اسم)
معنی : لایـه بـه مجموعه ای از سنگهای مخزن اطلاق مـی شود کـه کم و بیش خصوصیـات یکسانی داشته باشند بـه گونـه ای کـه بتوان آن مجموعه را یک واحد نامـید کـه اصطلاحاً بـه آن لایـه(Layer) نیز مـی گویند.
Light Crude Oil (اسم)
معنی : نفت خام سبک
Light Gas (اسم)
معنی : گازهای سبک
Light Gas (اسم)
معنی : این گازها شامل هیدروژن و هیدروکربن های سبک هست و بـه عنوان سوخت صنعتی و یـا مادة اولیـه پتروشیمـی بـه کار مـی رود
line (اسم)
معنی : خط (برقی) ؛ آرایـه ای(پیکربندی ای) از رساناها، مواد عایق کننده و تجهیزات جنبی به منظور انتقال برق درون مـیان دو نقطه از یک سامانـه (شبکه) است.
Liquefied Natural Gas (LNG) (اسم)
معنی : گاز طبیعی مایع شده
Liquefied Petroleum Gas (LPG) (اسم)
معنی : گاز مایع، گاز نفتی مایع، گاز نفت مایع، گاز سیلندر
Low Temperature Coke (semi-coke) (اسم)
معنی : کک سازی با دمای کم (نیمـه کک)
Low Temperature Coke (semi-coke) (اسم)
معنی : پس ماند جامد حاصل از تقطیر زغال سنگ درون دمای کم(500 که تا 800 درجه سلسیوس (نیمـه کک را نتیجه مـی دهد . چنانچه زغال قهوه ای باشد دمای آن از 400 که تا 600 درجه سلسیوس و در مورد زغال نارس از 350 که تا 550 درجه سلسیوس است
Low-Concentration Collectors (اسم)
معنی : گردآورنده های با تمرکز کم
Magma (اسم)
معنی : گدازه ها
Many Circuit Line (اسم)
معنی : خط چند مداره
Many Circuit Line (اسم)
معنی : خطی هست که دارای چندین مدار برق با یک ولتاژ یـا ولتاژهای مختلف داشته باشد.
Marker or Benchmark (اسم)
معنی : نفتهای شاخص
Marker or Benchmark (اسم)
معنی : قیمت گذاری درون بازارهای اسپات بر اساس قیمت نفت های شاخص( Marker) یـا((Benchmarkانجام مـی شود. مـهم ترین نفتهای خام شاخص عبارت هست از مخلوط برنت دریـای شمال (Nort Sea Brent Blend) یـا بله طور خلاصه برنت و (West Texas Inter mediate-WTI) و دبی (Dubai)
Maximum actual capacity (اسم)
مترادف : ظرفیت عملی بیشترین
Maximum Generation during Peak Time (اسم)
معنی : حداکثر قدرت تولیدی همزمان با پیک بار شبکه
Methane (CH4) (اسم)
معنی : متان
Methanol (Methyl Alcohol) (اسم)
معنی : الکل متیلیک(متانول)
Minimum Actual Capacity (اسم)
معنی : ظرفیت عملی کم ترین
Minimum Actual Capacity (اسم)
معنی : کمترین توان یـا ظرفیت قابل اطمـینان تولید مولدهای برق با درون نظر گرفتن نیـاز شبکه و محدودیت های احتمالی طراحی و معایب جزیی واحد و شرایط محلی درون طی یک دورة مشخص.
Molecular Cracking (اسم)
معنی : شکست مولکولی
Molecular Cracking (اسم)
معنی : یکی از روشـهای فنی و شیمـیایی به منظور به دست آوردن فرآورده های سبک تر از مواد سنگین تر هست که بـه کمک حرارت زیـاد بـه مواد سنگین تر تحت فشار بالا و در مجاورت کاتالیزور انجام مـی گیرد
Naphta (اسم)
معنی : نفتا
Naphta (اسم)
معنی : مـیان گازوئیل و نفت سفید کـه بین 30 درجه سلسیوس و 100 که تا 200 درجه سلسیوس تقطیر یـا چکیده گیری مـی شود، این مـیزان بسته بـه آن هست که نفتای سبک یـا نفتای سنگین مورد نظر باشد . این فرآورده ماده اولیـه صنعت پتروشیمـی هست و شکستن آن گستره ای گوناگون از فرآورده های مختلف را بـه دست مـی دهد.
Natural Gas Liquid (NGL) (اسم)
معنی : مایعات گاز طبیعی
Natural Uranium (اسم)
معنی : عنصر اورانیوم بـه صورت آمـیزه ای از ایزوتوپ ها درون طبیعت یـافت مـی شود
Net Power Generation (اسم)
معنی : تولید ویژه نیروگاه
Net Power Generation (اسم)
معنی : تفاضل کل انرژی تولیدی ناویژه واحدها و مصرف داخلی نیروگاه برحسب کیلووات ساعت یـا مگاوات ساعت
Network losses (transmission & distribution) (اسم)
مترادف : تلف شبکه (انتقال و توزیع)
Nominal Capacity (اسم)
معنی : ظرفیت نامـی
Non – Energy Uses (اسم)
معنی : مصارف غیر انرژی
Non coincidental peak load (اسم)
مترادف : حداکثر بار غیر همزمان
Nuclear Chain Reaction (اسم)
معنی : واکنش زنجیری هسته ای
Nuclear Fission (اسم)
معنی : شکافت هسته
Nuclear Fuel (اسم)
معنی : سوخت هسته ای
Nuclear Power Plants (اسم)
معنی : نیروگاه هسته ای
Nuclear Power Plants (اسم)
معنی : نیروگاهی هست که یک یـا چند راکتور قدرت را بـه کار مـی گیرد که تا از آنـها انرژی گرمایشی یـا انرژی برق تولید کند
Nuclear Reactor (اسم)
معنی : راکتور(ظرف واکنش)هسته ای
Number of Bundles (اسم)
معنی : تعداد باندل
Number of Bundles (اسم)
معنی : عبارت هست از تعداد هادیـهای هر فاز کـه مـی تواند 2،3و4 سیم ، باشد کـه به وسیله جداساز با فاصله معین و موازی با یکدیگر نگاه داشته مـی شود و با یکدیگر درون ارتباط مـی باشند
Ocean Thermal Energy (اسم)
معنی : انرژی حرارتی دریـا
Octane Number (اسم)
معنی : درجة اکتان
Oil Cracking (اسم)
معنی : Oil Cracking
Oil Cracking (اسم)
معنی : برشـهای نفتی
Oil Displacement (اسم)
معنی : رانش نفت)جابه جایی نفت)
Oil Displacement (اسم)
معنی : رانش نفت، جابه جایی نفت خام و گاز از فضای های سنگ مخزن بـه سوی حلقه چاه را گویند کـه در اثر انبساط(واتنش) سیـال های درون مخزن یـا حرکت سیـال تحت فشار بـه سوی مناطق کم فشار، صورت مـی گیرد و بدین ترتیب توانایی برداشت نفت و گاز امکا ن پذیر مـی گردد.
Oil in Place (اسم)
معنی : نفت درجا نشان دهندة حجم نفت موجود درون مخازن هست . آمار نفتِ درجا معمولاً بـه صورت" نفت درجای اولیـه "اعلام مـی شود، یعنی حجم نفتی کـه در زمان کشف و قبل از بهره برداری از مخازن گزارش شده هست . بدیـهی هست در خلال زمان شناخت دقیق تری از مخازن بـه دست مـی آید، لذا آمار نفت درجا تغییر مـی کند؛ اما حتما توجه داشت کـه در تجدیدنظرها نیز معمولاً حجم نفتِ درجای اولیـه ذکر مـی شود. یـادآوری مـی شود کـه معمولاً اصطلاح نفت خام را « نفت خام برای" نفت درجا" بـه کار نمـی برند، یعنی بـه جای "نفت خام درجا" حتما از اصطلاحِ "نفت درجا " استفاده کرد
Oil Paraffin (اسم)
معنی : پارافین نفتی
Organization of Petroleum Exporting Countries (OPEC) (اسم)
معنی : اوپک
Out of national system (isolated system) (اسم)
مترادف : خارج از شبکه
Parabolic Dish (اسم)
معنی : بشقابک سهموی
Particulate Matter (PM) (اسم)
معنی : ذرات معلق
Peat (اسم)
معنی : تورب
Per capita capacity (اسم)
مترادف : ظرفیت سرانـه
Per capita electric generation (اسم)
مترادف : تولید سرانـه انرژی
Petroleum (اسم)
معنی : پترولیوم
Petroleum (اسم)
معنی : واژه نفت یـا پترولیوم(Petroleum) مشتق از دو واژه لاتین پترا(Petra) بـه معنی صخره و اولیوم(Oleum)به معنای نفت هست پترولیوم و اویل(Oil)هر دو تقریباً درون یک معنی بکار مـی روند. نفت خام بـه رنگهای قهو ه ای که تا سیـاه از ساختارهای صخره ای زیر زمـینی استخراج مـی شود و معمولاً همراه با گاز طبیعی است.
Photovoltaic Systems (اسم)
معنی : سیستم های فتوولتایی
Plant Factor (اسم)
معنی : ضریب بار نیروگاه
Plant Factor (اسم)
معنی : نسبت کل انرژی تولید شده درون یک نیروگاه طی یک دورة مشخص( معمولا یکساله) بـه حاصل ضرب حداکثر ظرفیت تولیدی نیروگاه و طول زمان دوره مربوطه بـه ساعت.
Polyethylene (اسم)
معنی : پلی اتیلن
Polyethylene (اسم)
معنی : پلی اتیلن ها از انواع پلی الفین ها هستند کـه در پتروشیمـی درون زمره گروه ترموپلاست ها، طبقه بندی شده اند. مصرف پلی اتیلن بسیـار متنوع هست و درون تمام صنایع رواج دارد . خواص پلی اتیلن بـه مـیزان شاخه های ملکولی درون پلیمر خطی(نوعی پلیمر کـه آرایش فضایی آن بـه صورت زنجیری و خطی هست و شاخه ای ندارد ) بستگی دارد و هر چه مـیزان شاخه های ملکولی درون پلیمر بیش تر باشد، وزن مخصوص و نقطه ذوب و سختی پلیمر کم تر و نفوذ گاز درون مجاورت آن بیش تر هست . وزن مخصوص پلی اتیلن ها از91/0 الی96/0تغییر مـی کند و نقطه ذوب آن نیز بین 110 الی 135 درجه سانتیگراد هست . به منظور تهیـه پلی اتیلن از اتیلن استفاده م ی شود کـه خود ازهیدروکربورهای موجود درون نفت و گاز حاصل مـی گردد .
Pore Volume (اسم)
معنی : حجم منافذ یـا حجم تخلخل
Possible Reserves (اسم)
معنی : ذخایر ممکن
Possible Reserves (اسم)
معنی : ذخایر ممکن ذخایری هست که صحت وجود آنـها هنوز بـه کمک آزمونـهای تولید (Production Tests) تأیید نشده است، اما داده ها و اطلاعاتی کـه تاکنون جمع آوری شده مؤید فرضیـه وجود و قابلیت استخراج نفت خام است
Power plants steb up substation (اسم)
مترادف : پست های بلافصل نیروگاهی
Primary Energy (اسم)
معنی : انرژی اولیـه
Primary Migration (اسم)
معنی : هجرت اولیـه
Primary Migration (اسم)
معنی : حرکت نفت از سنگ مادر بـه سمت سنگ مخزن(Reservoir Rock) را هجرت اولیـه مـی گویند.
Probable Reserves (اسم)
معنی : ذخایر محتمل
Processed Uranium (اسم)
معنی : اورانیوم پالایش شده
Product Background (History) (اسم)
معنی : سابقه تاریخی تولید
Product Background (History) (اسم)
معنی : سابقه تاریخی تولید نقش بسیـار مـهمـی درون انتخاب روش بهینة بازیـافت و در نتیجه درون مـیزان بازیـافت نـهایی از مخزن دارد . بـه بیـان دیگر، آنچه درون گذشته انجام داده ایم نقش بسیـار مـهمـی درون بازیـافت نفت درون آینده خواهد داشت
Propane (C2H6) (اسم)
معنی : پروپان
Proven (Proved) Reserve (اسم)
معنی : ذخیره اثبات شده
Proven (Proved) Reserve (اسم)
معنی : یعنی حجمـی از هیدروکربورها کـه به کمک دانش فنی موجود و با توجه بـه وضعیت اقتصادی و قیمتها و هزینـه های فعلی قابل بازیـافت است. بدیـهی هست بعد از شروع تولید، مقدار ذخیره اثبات شدة مخزن معادل هست با بخشی از بازیـافت نـهایی کـه هنوز تولید نشده است، از این رو بهتر هست در این موارد بـه جای" ذخیره اثبات شده" از اصطلاح ذخیره باقیمانده Remaining Reserve یـا ذخیره قابل استحصال باقیمانده استفاده کرد
Pyrolysis (اسم)
معنی : تجزیـه شیمـیایی بـه کمک گرما
Pyrolysis (اسم)
معنی : بیوماس درون دمای بالا(t>200°C) و در غیبت اکسیژن متلاشی و تجزیـه مـی شود(پیرولیز). فرآورده های این فر آیند بـه طور عموم آمـیزه های مایع و پیچیده ای از اسیدها، الکل ها ، آلدئیدها و فنلها(Phenols) مـی باشند کـه برای داشتن بازار مصرف مـی بایست بـه روشـهای مناسب از هم جدا شوند . پسماند جامد این فرایند ماده ای، زغالی هست که مـی تواند جایگزین زغال کک مورد نیـاز درون صنعت ذوب آهن شود . فرآورده های گازی این فرایند آمـیزه ای از گا زهای با ارزش گرمایشی مـیانـه، نزدیک بـه 15 مگاژول درون هر مترمکعب، هست که شامل منواکسید کربن، هیدروژن، متان و دیگر گازها مـی گردد
Radio Toxicity (اسم)
معنی : زهرآگینی پرتوها
Radioactivity (اسم)
معنی : پرتوزایی)رادیواکتیو(
Radioactivity (اسم)
معنی : مشخصه برخی از هسته های ویژه هست که دارای نشر خود بـه خود ذرات، یـا پرتوی گاما هستند . این هسته ها دارای ویژگی شکافت خود بـه خودی و یـا نشر پرتو x هستند کـه در پی بـه دام انداختن اربیتال الکترونی توسط خود هسته اتم صورت مـی گیرد
Recovery Factor (اسم)
معنی : ضریب بازیـافت
Recovery Factor (اسم)
معنی : ضریب بازیـافت عبارت هست از نسبت "بازیـافت نـهایی" بـه "کل نفتِ درجا بـه بیـان دیگر، درصدی از نفتِ درون جای اولیـه را کـه با روشـهای بازیـافت اولیـه و ثانویـه و ثالثیـه مـی توان استخراج کرد، ضریب بازیـافت مـی نامند.
Reserve (اسم)
معنی : ذخیره
Reserve (اسم)
معنی : اصطلاح ذخیره معمولا بـه همان مفهوم " بازیـافت اولیـه" یعنی ذخیره اولیـه بـه کار مـی رود مگر آنکه ذخیره باقیمانده یـا "ذخیره قابل استحصال درون زمان معین" تصریح شود.
Residual Fuel (اسم)
معنی : سوخت های پسماند یکی از محصولات تقطیر نفت خام هست که شامل فرآورده های سنگین همچون قیر و نفت کوره است
Reuters Tanker Industry Index (RTII) (اسم)
معنی : شاخص صنعت نفتکش رویتر
Reuters Tanker Industry Index (RTII) (اسم)
معنی : در سال 1966 به منظور اولین بار " شاخص صنعت نفتکش" توسط رویتر معرفی شد که تا آمارهای نسبتاً دقیقی از فعالیت این صنعت تهیـه و منتشر شود. این شاخص بـه RTII معروف است
Route length (اسم)
مترادف : طول مسیر
Secondary and Tertiary Recovery Methods (اسم)
معنی : روشـهای بازیـافت ثانویـه و ثالثیـه
Secondary Energy (Derived Energy) (اسم)
معنی : انرژی ثانویـه
Secondary Energy (Derived Energy) (اسم)
معنی : به صورتی از انرژی کـه از طریق فرآیند تبدیل انرژی اولیـه بدست مـیآید انرژی ثانویـه مـیگویند، مانند انواع فرآورده های نفتی، گاز پالایش شده و یـا برق
Separations (اسم)
معنی : جداسازی گازها از نفت خام
Shield wire (Ground wire) (اسم)
مترادف : سیم محافظ
Shield Wire (Ground Wire) (اسم)
معنی : سیم محافظ
Simulation Model (اسم)
معنی : مدل همانندسازی(مدل همسان سازی)
Single Circuit Line (اسم)
معنی : خط تک مداره
Single Circuit Line (اسم)
معنی : خطی هست که تنـها یک مدار الکتریکی داشته باشد
Social Costs and Environmental Pollution (اسم)
معنی : هزینـه های اجتماعی آلاینده های زیست محیطی
Solar Chimney (اسم)
معنی : دودکش خورشیدی
Solar Collectors (اسم)
معنی : جمع کننده های خورشیدی(کلکتور خورشیدی)
Solar Constant (اسم)
معنی : ثابت خورشیدی
Solar Energy (اسم)
معنی : 6-2- انرژی خورشیدی
Solar Photovoltaic Cell (Solar Cell) (اسم)
معنی : سلول فتوولتاییک خورشیدی
Solar Thermal Systems (اسم)
معنی : سیستم های حرارتی خورشیدی
Sour Crude Oil (اسم)
معنی : نفت خام ترش
Source Material (Feed Material) (اسم)
معنی : ماده اولیـه
South Pars Big Field (اسم)
معنی : مـیدان عظیم پارس جنوبی
Sox (اسم)
معنی : اکسیدهای گوگرد)ساکس(
Special Kerosene and Oil Solvents (اسم)
معنی : حلا لهای نفت و بنزین های مخصوص
Specific Gravity – SG (Density) (اسم)
معنی : چگالی نسبی، وزن مخصوص)دانسیته(
Spindles (اسم)
معنی : روغن های سبک
Spindles (اسم)
معنی : روغن های سبک هم بـه عنوان پایـه درون ترکیب روغن های موتور وارد مـی شوند و هم بـه عنوان روان کننده(Lubricant) درون مکانیک ظریف(ساعت سازی، چرخ خیـاطی، دوچرخه و غیره) بـه کار مـی روند .
Steam power plant (اسم)
مترادف : نیروگاه بخاری
Stock Changes (اسم)
معنی : تغییر درون موجودی
Stock Changes (اسم)
معنی : اختلاف مـیان مقادیر انرژی انباشته شده توسط تولیدکنندگان، تبدیل کنندگان، واردکنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان بزرگ درون ابتدا و انتهای یک دوره زمانی خاص را گویند، کـه بنا بـه مورد درون ترازنامـه های انرژی با علامت های مثبت یـا منفی (+ یـا - )نمایش داده مـیشود. منظور از)مـیزان( موجودی، آن مقدار انرژی هست که به منظور اه مدیریت انرژی، امنیت عرضه، ذخایر راهبردی)استراتژیک( و موارد مشابه ذخیره مـی شود.
Strategic Petroleum Reserves (SPR) (اسم)
معنی : ذخایر استراتژیک نفت
Stratosphere Ozone Reduction (اسم)
معنی : کاهش ازن استراتوسفری
Sub Station Capacity (اسم)
معنی : ظرفیت پست
Sub Station Capacity (اسم)
معنی : ظرفیت نامـی یک ایستگاه برق بر اساس مجموع ظرفیت ظاهری ترانسفورماتورهای نصب شده درون آن بر حسب مگاولت آمپر و یـا براساس ظرفیت حرارتی شینـه های آن بر حسب کیلوآمپر مـی باشد
Sullom Voe (اسم)
معنی : سالوم وو
Super Giant Fields (اسم)
معنی : مـیدانـهای فوق عظیم
Super Giant Fields (اسم)
معنی : مـیدانـهایی کـه ذخایر نـهایی آنـها بیش از 10 مـیلیـارد بشکه است،مانند مـیادین اهواز، مارون و گچساران درون کشور ایران و مـیدان قوار(Ghawar) درعربستان کـه بزرگترین مـیدان شناخته شده نفتی هست و مـیادین بورگان(Burgan)در کویت، کرکوک درون عراق و بولیوارتال(Bolivar Costal)در ونزوئلا.
Suspension tower (اسم)
مترادف : برج آویزی یـا دکل آویزی
Sustainable Development (اسم)
معنی : توسعه پایدار
Sweet Crude Oil (اسم)
معنی : نفت خام شیرین
Sweet Crude Oil (اسم)
معنی : نفت های خامـی کـه بالنسبه مـیزان سولفور کمتری دارند بـه "نفت خام شیرین" Sweet Crude Oilمعرو ف اند . نفت خام شیرین دارای API بالاتری هست و درون پالایش آن مـی توان مقادیر بیشتری فرآورده های سبک تر و با ارز ش تر چون بنزین و نفت سفید و گازوئیل بـه دست آورد.
System load factor (اسم)
مترادف : ضریب بار کلی سیستم برق
Tanker (اسم)
معنی : نفت کش
Tension tower (اسم)
مترادف : برج زاویـه ای یـا دکل کششی
Tetra Ethyl lead (TEL) (اسم)
معنی : تترا اتیل سرب
Thermal Methods (اسم)
معنی : روشـهای حرارتی
Thermal rate or fuel (اسم)
مترادف : انرژی حرارتی سوخت ها
Thermal Stability (اسم)
معنی : پایداری گرمایشی
Thermo Chemical/Photochemical Systems (اسم)
معنی : این گروه بـه سیستم هایی اطلاق مـی شود کـه از انرژی خورشیدی به منظور القاء واکنش های شیمـیایی استفاده مـی کنند که تا کیفیت محصولات موجود را افزایش دهند که تا قابل استفاده شود، یـا اینکه محصولات کاملاً نوینی را بسازند. گرماشیمـیایی بـه استفاده از گرما به منظور رانش واکنش ها اطلاق مـی شود و نورشیمـیایی بـه استفاده مستقیم فوتون ها مانند بخش ماوراء بنفش طیف خورشید اطلاق مـی گردد
Thorium (اسم)
معنی : توریوم
Tidal (اسم)
معنی : انرژی جزر و مد
Total Reserves (اسم)
معنی : ذخایر کل
Transformation Losses (اسم)
معنی : تلفات تبدیل
Transformation Losses (اسم)
معنی : اختلاف بین مـیزان انرژیـهای وارد شده بـه فرایند تبدیل و انرژیـهای خارج شده از آن را تلفات تبدیل مـی گویند. تلفات واگردانی (Conversion Losses) نیز بـه همـین معنا بـه کار مـی رود
Transmission and Distribution Losses (اسم)
معنی : تلفات انتقال و توزیع
Transmission network (اسم)
مترادف : شبکه انتقال
Transport Containers for Radioactive Materials (اسم)
معنی : محفظه های حمل و نقل مواد پرتوزا(کانتینرها)
Ultimate Recovery (اسم)
معنی : بازیـافت نـهایی
Ultra Large Crude Carriers (ULCC) (اسم)
معنی : سوپر نفتکش ها
Ultra Large Crude Carriers (ULCC) (اسم)
معنی : به نفت کش(Tanker) مراجعه شود.
Upstream Operations (اسم)
معنی : فعالیتهای بالا دستی
Upstream Operations (اسم)
معنی : فعالیتهای بالادستی شامل اکتشاف، مطالعه مخازن، تولید)به معنای وسیع کلمـه شامل افزایش بازیـافت ( و حمل نفت خام یـا گاز بـه پالایشگاه مـی شود.
Uranium Isotopes (اسم)
معنی : ایزوتو پهای اورانیوم
Useful Energy (اسم)
معنی : انرژی مفید
Very Large Crude Carriers (VLCC) (اسم)
معنی : نفتکش های بسیـار بزرگ
Very Large Crude Carriers (VLCC) (اسم)
معنی : به نفت کش (Tanker)مراجعه شود. .
Viscosity (Thickness) (اسم)
معنی : گرانروی
Volatility (اسم)
معنی : فراریت
Volatility (اسم)
معنی : فراریت تمایل یک سیـال به منظور تبدیل شدن از حالت مایع بـه حالت گاز یـا بخار هست . این خاصیت، بـه وسیله آزمایش تقطیر، و همچنین آزمایش فشار بخار به منظور سوختها تعیین مـی گردد. اگر مـیزان تبخیر سوخت بـه نحوی باشد کـه در موقع ایجاد جرقه درون سیلندر موتور، قابل احتراق نباشد، آن سوخت ارزشی ندارد
Water Heating (اسم)
معنی : گرمایش آب
Wave Energy (اسم)
معنی : انرژی امواج
West Texas Intermediate (اسم)
معنی : نفت خام وست تگزاس اینترمدیت
West Texas Intermediate (اسم)
معنی : نفت خام های تگزاس غربی عبارتند از : نفت خام متوسط تگزاس غربی(WTI) و نفت خام ترش تگزاس غربی.(WTS) این دو نوع نفت خام بیشتر درون داخل کشور امریکا مصرف مـی شوند و به عنوان نفت خام های پایـه این کشور محسوب مـی شوند
Wet and Dry Cargos (اسم)
معنی : محموله های تر و خشک
Wet Natural Gas (اسم)
معنی : گاز مرطوب
Wet Natural Gas (اسم)
معنی : گاز طبیعی استخراج شده را اصطلاحاً گاز مرطوب(Wet Natural Gas) مـی گویند کـه بعد از نم زدایی گازطبیعی خشک(Dry Natural Gas) را نتیجه مـی دهد
Wetability (اسم)
معنی : تر شوندگی
Wind Energy (اسم)
معنی : 6-1 انرژی باد
Wind Energy Measuremen (اسم)
معنی : انداز ه گیری پتانسیل انرژی باد
Wind Turbine (Windmill) (اسم)
معنی : توربین بادی (آسیـاب بادی(
Wind Turbine (Windmill) (اسم)
معنی : دستگاهی هست که به منظور تبدیل انرژی بادی بـه انرژی مکانیکی بـه کار مـی رود. کاربرد این توربین بیشتر درون جاهایی هست که بـه یک منبع قدرت مکانیکی یـا برق ثابت محلی نیـاز باشد.
World Weather Changes (اسم)
معنی : تغییرات جهانی آب و هوا
[فرهنگ واژه ها | پتروشیمـی رازی موادی که سنگ ها تهیه می شود کاربرد آن]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 22 Sep 2018 07:15:00 +0000